قصه گویی پیشینه ای به قدمت تاریخ بشر دارد. درحقیقت، علاقه به شنیدن قصه را خداوند در نهاد انسان قرار داده است. اما به راستی چه چیزی در قصه اینچنین قدرتمند است که شنونده را در هر سنی مسحور خود میسازد؟ در پاسخ به این پرسش میتوان به ابعاد متعدد و متنوعی در ماهیت و کارکردهای قصه گویی توجه کرد. به لحاظ پیشینه ی تاریخی، قصه گویی و گوش سپردن به قصه ها همواره جزو یکی از مهم‌‌ترین و رایجترین راههای انتقال تجربه بوده است. خیلی وقتها قصهی یک قوم همچون گنجینه یا میراثی، سینهبهسینه به نسلهای بعد منتقل شده است. به لحاظ آموزشی نیز قصه گویی، ماهیت و ظرفیتی دارد که مفاهیم در قالب آن به صورتی تأثیرگذار و سازنده بهکار میرود. مفاهیمی مثل دوستی، صبر، عشق، امید و... در قصه‌‌ها جان میگیرند و با روایت، به جریان میافتند ّ . این چنین است که این مفاهیم از مفاهیمی مجرد و ذهنی به ماجرایی عینی و ملموس تبدیل میشوند و نتایج طبیعی خود را در قالب زندگی آشکار میسازند. به واسطه ی دانش و فن قصه گویی، امیدآفرینی برای ساختن آیندهای بهتر و ایجاد شرایط خوب زندگی، در قصه ها آموخته میشود. 

 

دریافت

دریافت2

دریافت3

دریافت4

دریافت5